چرا هنوزم موقع صحبت به زبان انگلیسی، مِن مِن می کنیم ؟! با وجود اینهمه سال کلاس زبان رفتن ؟!
چرا روان ، راحت ، مطمئن و با اعتماد به نفس صحبت نمی کنیم ؟
چرا با وجود چندین سال کلاس زبان انگلیسی رفتن ، باز هم موقع صحبت به زبان انگلیسی ، مِن مِن می کنیم ؟
به این دلیل که برای صحبت روان به یک زبان ، باید حتماً به ۲ ابزار حیاتی ، ضروری و اصلی ، مجهز باشیم :
ابزار شماره یک )
دایره ای کافی و قابل قبول از لغت های ضروری، پرکاربرد و پرتکرار یک زبان ، که مهمترین عناصر حیاتی و اساسی تشکیل دهنده یک زبان هستند و مُسَلَم هست که بدون اونها ، لب از لب نمی تونیم باز کنیم و حرف بزنیم .
ابزار شماره دو )
تسلط به قواعد و دستور زبان ( که در واقع حکم نقشه رو دارند و لغت ها رو مثل مصالح ساخت یه برج ، به بهترین و درست ترین شکل ممکن ، بکار میگیرن تا جملات درستی برای بیان منظور ساخته بشن .)
توضیح واضح و ساده در خصوص ابزار شماره یک)
ما این همه سال کلاس زبان انگلیسی می ریم اما یکبار برای همیشه ، قبل از کلاس رفتن خودمون رو به دایره ای قابل قبول و کافی از لغت های ضروری، پرکاربرد و پرتکرار زبان تجهیز و مسلط نمی کنیم ! خب وقتی لغت های ضروری رو بلد نباشیم ، مِن مِن می کنیم و روان صحبت نمی کنیم ، در فاصله ای که داریم مِن مِن می کنیم ، داریم زمان میخریم و توی ذهنمون دنبال لغت هایی می گردیم که با اونها منظورمون رو بیان کنیم ، اما متأسفانه قبلاً لغت های ضروری رو یاد نگرفتیم و بنابراین مِن مِن کردن و زمان خریدن ، سودی به حالمون نداره ! و این، حس شکست و ناکامی به ما می ده و احساس می کنیم مشکل از حافظه ماست که نمی تونیم روان صحبت کنیم ، در حالیکه مشکل از حافظه ما نیست ، مشکل اینه که ضروریات ( لغات ضروری ، پرکاربرد و پرتکرار زبان انگلیسی ) رو از قبل به حافظه نسپردیم ! اما از حافظه انتظار داریم چیزی رو که بهش نسپردیم رو به ما تحویل بده ! انتظار بی جایی هست ! درسته ؟ ( در این خصوص ، مقاله “ چرا اول لغت و بدون لغت ! هرگز … ” ، مقاله “ هیچ آدم عاقلی بدون لباس ! نمیره سر کلاس ! ” و مقاله ” مثل اون هیزم شکن نباشیم ” رو بخونید .)
توضیح واضح و ساده در خصوص ابزار شماره دو)
همچنین ما باید به قواعد و دستور زبانی که می خوایم به اون زبان صحبت کنیم ، مسلط باشیم ، اگر به این قواعد دستوری مسلط نباشیم ، موقع صحبت کردن ، دائماً مِن مِن می کنیم تا زمان بخریم و در طی این زمان به این فکر کنیم که آیا جمله ای که داریم می گیم ، از لحاظ دستوری درست هست یا نه !
اما خبر خوب اینه که قواعد دستوری یک زبان ، حالت دستور العمل دارند و هر چیز هم که حالت دستورالعمل داشته باشه ، (مثل تایپ کردن ، مسواک زدن و … ) بعد از مدت کوتاهی تکرار کردن ، به قسمت ناخودآگاه ذهن میره ؛
در این مرحله ، به دلیل اینکه دیگه بکار بردن اون دستورالعمل ، توسط ناخودآگاه انجام می شه ، پس اصلاً نیازی به فکر کردن آگاهانه و صرف انرژی و تمرکز نیست 🙂
اما نکته مهم در یادگیری قواعد دستوری یک زبان اینه که ، روش یادگیری قواعد دستوری زبان ، با روش یادگیری لغت های یک زبان فرق داره ، لغت ها رو اول باید با روش آدرس دهی ، تبدیل به دستورالعملی قابل فهم و درک برای مغز کنیم و انوقت این دستورالعمل رو مدت کوتاهی تکرار کنیم تا بکار بردن لغت ، در قسمت ضمیر ناخودآگاهمون ، اتوماتیک و خودکار بشه ؛ (در مقاله ” بدون آدرس و نشونی !!! نمی تونیم پیداش کنیم ! گم می شه ! ” ، مقاله ” با دونستن این راز ، پی می بریم که ما خیلی خیلی هم باهوشیم ” ، مقاله ” حتی در زبان مادری هم ، روش یادگیری لغت با روش یادگیری سایر آموختنی ها فرق داره ” و مقاله “حتی در زبان مادری هم ، تا آخر عمر مشغول یادگیری لغت ها هستیم “به این موضوع پرداختیم .)
اما قواعد دستوری خودشون حالت دستورالعمل دارند 🙂 پس صرفاً کافیه که از راه شنیدن زیاد و صحبت کردن زیاد ( به روشی که کودکان ، بدون کتابِ گرامر ، قواعد دستوری زبان مادری خودشون رو یاد می گیرند و بدون ترس و مِن مِن کردن ، اوایل ، جملاتی با ساختار گرامری اشتباه بکار می برند و به مرور توسط بزرگتر ها تصحیح می شن ) ، اونها رو یاد بگیریم و به ناخودآگاهمون بسپریم ، نه از راه کتابِ گرامر !
بکار بردن صحیح قواعد دستوری یک زبان فقط زمانی برای ما ناخودآگاه و خودکار می شن که تکرار بشن ، باید زیاد گوش کنیم و زیاد صحبت کنیم ، همین 🙂 در غیر این صورت ، اگر بخوایم این قواعد رو از طریق کتابِ گرامر و … یاد بگیریم، فقط سالها وقت خودمون رو تلف می کنیم 🙁
یکبار برای همیشه ، لازم هست که چند ماه وقت بگذاریم و گرامر رو برای مغزمون از راه زیاد شنیدن و زیاد صحبت کردن ( یعنی در عمل، درگیر کردنِ آگاهانه یِ مغزمون با فرآیند یادگیری و نه صرفاً با یادگیری تئوری وار و ریاضی وار قواعد دستوری ! ) ، ناخودآگاه کنیم تا مجبور نباشیم سالهای سال فقط خودمون رو مشغول ، معطل و علافِ یادگیری زبان انگلیسی کنیم ! و خودمون رو گول بزنیم ! ولی در واقع نتیجه دلخواهمون رو نگیریم و دائماً و سالها هم عاملی بغیر از شخص خودمون که از روش درست آموزشی مطابق با سیستم مغز برای یادگیری ، استفاده نکردیم رو مقصر بدونیم !
زمانی که به قواعد دستوری زبان مسلط شدیم ، دیگه موقع صحبت کردن ، نیازی نداریم که مِن مِن کنیم تا بتونیم زمان بخریم تا بتونیم در اون زمان، به درست و غلط گرامریِ جمله ای که داریم بیان می کنیم ، فکر کنیم ، چون قواعد دستوری زبان در ناخودآگاه ما جای گرفتند و بنابراین ، بدون اینکه نیاز باشه ما فکر کنیم ، به راحتی توسط ضمیر ناخودآگاه ما ، به درستی بیان می شن 🙂
نکته مهم :
بنابراین لطفاً با یادگیری گرامر و قواعد دستور زبان ، راحتِ راااااااحت برخورد کنیم 🙂
با یادگیری گرامر و قواعد دستور زبان ، مثل یادگیری ریاضی برخورد نکنیم ، گرامر و قواعد دستور زبان ، ” ریاضی ” نیست ! یادگیری گرامر و قواعد دستور زبان با یادگیری ریاضی فرق می کنه و اگر ریاضی وار گرامر زبان رو یاد بگیریم ، حتی بعد از سالهای سال کلاس زبان رفتن ! باز هم موقع صحبت کردن به مِن مِن میافتیم ! چون روش درستی برای یادگیری گرامر و دستور زبان بکار نبردیم ! ( در این خصوص مقاله “ اسرار یادگیری گرامر و دستور زبان به شیوه ای که کودکان ، گرامر و دستور زبان مادری خودشون رو یاد می گیرند ” رو بخونید) چون داریم توی ذهنمون محاسبه انجام می دیم ! کاری که در خیلی از کلاس های زبان انجام میشه اینه که زبان آموز رو درگیر یادگیری گرامر و دستور زبان ، به شکل ریاضی وار و محاسباتی می کنند !!!
مثلاً به زبان آموز یاد می دن که :
اگر دو جمله یِ متصل به هم داشتیم و زمان جمله اول ، فقط گذشته بود ، زمان جمله دوم هر چی که بود ، یک زمان میاد عقب تر ، یعنی اگر حال ساده بود ، میشه گذشته ساده ، اگر حال استمراری بود ، میشه گذشته استمراری ، اگر حال کامل بود میشه گذشته بعید و …!
آیا واقعاً یک کودک ، به این شیوه ، گرامر و دستور زبان مادری خودش رو یاد می گیره ؟! مسلماً نه ، چون شیوه خیلی خنده دار و بی نتیجه ای هست و خنده دار تر اینه که همچنان در خیلی از آموزشگاه های زبان ، داره از این شیوه ، برای آموزش دادن گرامر و دستور زبان ، به زبان آموزان ، استفاده می شه !!!
پیش بینی شرایطی که این زبان آموزانِ طفلکی بعد از یادگیری ریاضی وار گرامر و دستور زبان ، به شرح فوق دارند ، خیلی ساده است !
وقتی در موقعیت قرار می گیرند و می خوان صحبت کنند ، شروع به مِن مِن می کنند ؛
چرا ؟
چون با مِن مِن کردن، دارن زمان می خرن ، تا توی ذهنشون حساب کتاب کنند ببینند که جمله ای که میخوان بگن :
آیا ترکیبی از دو جمله متصل به هم هست ؟
آیا زمان جمله اول صرفاً گذشته هست ؟
زمان جمله دوم چیه ؟
خُب حالا زمان جمله دوم رو یک زمان می بریم عقب تر !
حالا جمله مون رو بیان می کنیم !!!
اما خیلی دیر شده ! و این حساب کتاب ذهنی ! و استرس ناشی از اون و ناشی از اینکه زمانِ معقول و منطقی برای بیان کردن جمله مون رو از دست دادیم ، باعث شده که نتونیم قدرتمند و با اعتماد به نفس و راحت و روان صحبت کنیم 🙁
بله ! متأسفانه دلایلی از این دست هستند که باعث مِن مِن کردن ما موقع صحبت به زبان انگلیسی می شن ، چون داریم سعی می کنیم گرامر و قواعد دستوری زبان انگلیسی رو مثل ریاضی یاد بگیریم ، توی ذهنمون سعی می کنیم محاسبه و حساب کتاب کنیم ! در حالیکه این اصلاً روش درستی برای یادگیری گرامر و قواعد دستوری زبان نیست !
ما وقتی توی موقعیتی برای صحبت کردن به زبان انگلیسی قرار می گیریم ، فقط و فقط از ساختارهای گرامری و دستوری ای که برامون ناخودآگاه و اتوماتیک شدن می تونیم سریع در صحبت هامون استفاده کنیم ، نه ساختارهای گرامری و دستوری که اونها رو ریاضی وار یاد گرفتیم !!!
و توضیح دادیم که چطور گرامر و قواعد دستوری زبان رو برای خودمون ناخودآگاه و اتوماتیک کنیم :
گرامر و قواعد دستوری زبان رو باید از راه شنیدن آگاهانه و هوشمندانه و چند بار تکرار (و نه به شیوه ریاضی وار !!! ) ، به ضمیر ناخودآگاهمون بسپریم تا وقتی که در “موقعیت” قرار گرفتیم ، راحت و روان و بدون مکث و فکر کردن و حساب و کتاب کردن !!! صحبت کنیم 🙂 ( در مقاله ” اسرار یادگیری گرامر و دستور زبان به شیوه ای که کودکان گرامر و دستور زبان مادری خودشون رو یاد می گیرند ” به این موضوع پرداختیم . )
جمع بندی و نتیجه گیری :
لغت رو از راه آدرس دهی و گرامر و قواعد دستوری زبان رو از راه زیاد شنیدن و زیاد صحبت کردنِ هوشمندانه، فعالانه و عملی ، به سرعت یاد می گیریم و با چند بار تکرار به ضمیر ناخودآگاهمون می سپریم 🙂 تا دیگه فکرمون موقع صحبت کردن ، اسیرِ پیدا کردنِ لغت مناسب و ساختار گرامری درست نباشه که مجبور بشه برای این کار ، با نگرانی و عدم اعتماد به نفس، هِی مِن مِن کنه و زمان بخره ! فکرمون از این بابت آزاد میشه و فقط روی موضوعی که میخوایم در موردش صحبت کنیم ، متمرکز می شه، برای همین می تونیم با صَلابت و اعتماد به نفس ، روان ، قدرتمند و شیوا ، صحبت کنیم 🙂
این مقاله توسط وبسایت ” اول لغت “ به رشته تحریر درآمده و حاصل مطالعات ، تحقیقات ، پژوهش ها و تجربیات ” اول لغت “ می باشد ، لطفاً هنگام به اشتراک گذاری این مقاله ، منبع www.avvalloghat.com را ذکر فرمایید تا مسیر مطالعه و پژوهش در راستای آگاه سازی و روشنگری، همچنان زنده و پویا باقی بماند 🙂